سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سال 1387

 

سال 1387 خورشیدی-سال موش
برابر با 30/1429 هجری قمری و 9/2008 میلادی
پنجشنبه اول فروردین 1387 برابر با دوازدهم ربیع الاول 1429
برابر با 2319 اسکندری رومی،1377فرسی یزدگردی،930 جلالی ملکشاهی
تحویل شمس به برج حمل به افق تهران ساعت 9و 18 دقبقه و 19 ثانیه صبح
به افق شیراز ساعت 9 و23 دقیقه صبح

سال 1387 اولین سال از دوره اثنی عشری است.ارباب آن را سیچقان ییل یعنی موش دانند.در این سال کسب و کار به بار نشیند و روزی فراوان گردد.عشق و دوستی بسیار و کدورت بر کنار باشد و ناکامی و مشکلات به چشم ناید.

 



کلمات کلیدی :

فلسفه چهارشنبه سوری

                                          4-shanbeh-soori.jpg 

 

چهارشنبه‌ پایان سال، که به آن چهارشنبه‌ سوری یا چهارشنبه‌ آتش گفته می‌شود.

روزی ا‌ست که ایرانیان، با پریدن از روی آتش، درد و رنج خود را به آن‌ چه افزون بر اشویی‌اش، پاک‌کننده است؛ می‌سپارند و به‌ جای آن سرخی (شادابی و تن ‌درستی) را از اخگرهای سرکش و سوزنده‌ آتش می‌گیرند. ولی چرا چهارشنبه! اگر آتش پاک‌ کننده‌ پلیدی ‌هاست پس چرا روزهای دیگر از روی آن نمی‌پرند و شادابی از او نمی‌گیرند؟!
بر پایه‌ گواه ‌هایی که در گنجینه‌ تاریخ و سینه‌ مردمان برجای مانده است، سیاوش در روز چهارشنبه‌ پایان سال، کشته شده است. روزی که ما از آن با نام چهارشنبه ‌سوری یاد می‌کنیم و هرساله آن را گرامی‌ می‌داریم.
از بهر ناسازگاری دین زردشت با سوگواری در مرگ کسان و خویشان، ایرانیان برای زنده‌ نگاه ‌داشتن یاد سیاوش، در روز چهارشنبه‌ پایان سال آتش برمی‌افروختند و به شیوه‌ سیاوش از میان اخگرهای سرکش آن می‌گذشتند. آیینی که تا امروز در فرهنگ ما بر جای مانده و زمینه ‌چینی‌ های ایران ‌ستیزان و نیروهای انیرانی در راه پیش‌گیری از انجام بزرگ ‌داشت آن به جایی نرسیده است.
در روز شمار ایرانیان باستان هریک از سی ‌روز ماه را نامی است که نام دوازده ماه سال نیز در میان آنهاست ، ایرانیان باستان در هر ماه که نام روز با نام ماه برهم منطبق و یکی می‌شدند آن را به فال نیک گرفته و آن روز را جشن می‌گرفتند ، اغلب جشنهای ایرانیان آریایی چه آنهایی که امروز برگزار می‌شوند و چه آنهایی که فراموش شده‌اند ریشه در آئین کهن زرتشتی دارد، به قول پرفسور مری بریس شادی کردن، تکلیفِ دلپذیرِ دینی این جماعت است. در کتیبه‌ های هخامنشی هم شادی و جشن ودیعه‌ای الهی ))اهورایی ((است. پیوند ایرانیان آریایی قبل از اشو زرتشت با ایزدان خود نه پر پایه جهل و ترس از آنان بلکه بر اساس مهر و دوستی استوار بود و مردم در مقابل نعمات و سلامتی عطا شده به آنان به جشن (یَزَشْنْ = نیایش شادمانه) می‌ پرداختند و آنان بایستی با خشنودی و شادی و پایکوبی (نه غم و سوگ‌ و گریه و زاری که از صفات و علامات اهریمنی می‌باشد) و در عرصه وشنایی و آگاهی به نیایش و ستایش ایزدان می ‌پرداختند.
در گذشته‌های دور آریاییان به گرد آتش جمع می‌ شدند و با نوشیدن شیره گیاه هوم (هَئومَه
haoma) و با پایکوبی و هلهله و شادی به قربانی حیوانی (معمولاً گاو) می‌ پرداختند و بخشی از آن گوشت را به آتش می‌ افکندند. زرتشت غریوهای مستانه و افکندن گوشت قرابانی در آتش و الوده کردن آن را نفی کرد و کشتن جانوران را به رنج، و تباه کردن گوشت آن را کاری اهریمنی به شمار آورد و در برابر اینها خشنودی و پایکوبی و شادمانی از هستی و آفرینش را در گرد آتش درست و برابر با اَرْتَة (فضیلت، سامان و نظم هستی ) و نیکوکارانه شمرد. مطابق قول و حدس استاد ذبیح بهروز چهارشنبه سوری جشنی است مانند بیشتر جشنهای ایرانی که با ستاره شناسی بستگی تام داشته ومبدإ همه حسابهای علمی تقویمی به شمار می رود. در آن روز در سال 1725 پیش از میلاد زرتشت بزرگترین حساب گاه شماری جهان را نموده و کبیسه پدید آورده و تاریخ های کهن را درست و منظم کرده است؛ پس به نظر ایشان در سال 1725 پیش از میلاد، شبی که در روز آن زرتشت تاریخ را اصلاح کرده است، به یادبود آن ، همه ساله مردم ایران جشن بزرگی بر پا کرده و با آتش افروزی، شادی خود را آشکار و اعلام کرده اند و آن رصد و اصلاح تاریخ تا کنون در هیأت و یادمان چهارشنبه سوری (شب جشن سوری) یا جشن سوری باقی و جاری مانده است.

منبع : ایران تمدن



کلمات کلیدی :